نکت مهم زندگی حضرت جواد(ع) - انصار المهدی






نکت مهم زندگی حضرت جواد(ع)

نکات مهم زندگی حضرت جواد(ع)

امام محمد بن علی (ع) که کنیه او تقی و جواد بود، در سال 195 هجری قمری، به دنیا آمد. مادرش سبیکه، از خاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر و پدرش حضرت علی بن موسی الرضا (ع) هشتمین امام شیعیان بود. آن حضرت در 8 سالگی به امامت رسید و عمر شریفش 25 سال بود و پس از شهادت در بغداد (کاظمین) و در جوار قبر حضرت امام موسی بن جعفر (ع) دفن شد. خلفای هم دوره با آن حضرت مأمون عباسی (193 ـ 218 ق) و معتصم عباسی (218 ـ 227 ق) بودند. زندگی آن حضرت دربردارنده نکات ارزنده‌ای است که بررسی یک یک آنها در این مجال نمی‌گنجد. با این همه، برخی از مهم‌ترین موضوعات دوره امامت ایشان اشاره می‌کنیم:
1. امام رضا (ع) از او به عنوام مولودی پر خیر و برکت یاد فرمود. عصر امام رضا (ع) عصر بسیار حساس و نیز دشواری بود؛ علت آن هم اختلافات فراوان شیعیان در مبحث امامت بود. فرقه واقفیه بر اساس انگیزه‌های مادی، امامت امام رضا (ع) را انکارکردند و او را به عقیمی متهم کردند. این در حالی بود که امام رضا (ع) تا 47 سالگی فرزند دار نشده بود و این مسئله حتی بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت را نگران کرده بود. ولادت امام جواد (ع) خط بطلانی بر طعنه‌ها و نیرنگ‌های دشمنان امام رضا (ع) بود. با این همه فرقه واقفیه به وسوسه‌های خود ادامه می‌داد تا حدی که پس از تولد امام جواد (ع) گروهی از خویشان امام (ع) ادعا کردند که امام جواد (ع) فرزند امام رضا (ع) نیست. دستاویز آنها این بود که امام جواد (ع) گندمگون است، حال آنکه امام رضا (ع) این گونه نیست! و به همین دلیل باید قیافه‌شناس نظر بدهد! امام (ع) خواست آنان را پذیرفت و پس از ماجرای طولانی قیافه شناس نیز به فرزند بودن آن امام همام برای حضرت علی بن موسی الرضا (ع) شهادت داد.
2. امام جواد (ع) در هشت سالگی به امامت رسید و این مسئله باعث اختلافات بسیار در امامت او شد. بسیاری معتقدند که امام باید به سن بلوغ رسیده باشد و نمی‌توان رهبری کودک هشت ساله را پذیرفت! از این رو بسیاری به انکار امامت آن حضرت دست یازیدند. غافل از اینکه امامت ـ بر اساس اعتقادات شیعه راستین ـ به نص الاهی است و امام شیعه ـ همگی ـ منصوب پروردگارند و بین کوچک و بزرگ آنها در سن تفاوتی نیست؛ چنان که خداوند در قرآن مجید درباره نبوت یحیی (ع) فرمودن است: «و اتیناه الحکم صبیا؛ ما فرمان نبوت را در کودکی به او دادیم» (سوره مریم، آیه 12). در تاریخ آمده است که بسیاری از شیعیان برای امتحان کردن امام جواد (ع) و تعیین امامت او جلساتی تشکیل می‌دادند و از او پرسش‌های فراوان در امور زمینی و اسمانی می‌پرسیدند و پس از آنکه امام را در پاسخ به همه آن پرسش‌ها موفق می‌دیدند، به امامت او ایمان می‌آوردند؛ ناگفته نماند که امامت امام جواد (ع) در سنین کودکی زمینه را برای پذیرش حضرت ولی عصر (عج) و امامت او در پنج سالگی آماده می‌کرد.
3. از جلوه‌های مهم جهادی امام، می‌توان به مبارزه آن حضرت با حدیث سازی اشاره کرد. آن حضرت تلاش بسیاری را برای زدودن احادیث ساختگی به ثمر رسانید و در موارد فراوانی با افراد به بحث علمی و تاریخی می‌پرداخت. از جمله آنها می‌توان به مناظره آن حضرت با یحیی بن اکتم در مجلس مأمون اشاره کرد (که البته تفصیل آن در این مجال نمی‌گنجد) که حاصل آن آشکار شدن ساختگی بودن بسیاری از احادیث و نیز اثبات ولایت و امامت امیرمؤمنان (ع) و فرزندان او بود.
4. مأمون ـ خلیفه عباسی ـ فرد بسیار زیرکی بود، تا آنجا که او را زیرک‌ترین خلیفه عباسی نامیده‌اند. او اصرار فراوان داشت که دخترش ـ ام فضل ـ را به عقد امام درآورد و امام بارها و بارها از پذیرش این مسئله امتناع می‌فرمود. مأمون از این کار خود چندین هدف داشت: نخست اینکه آن حضرت را با خبرچینی‌های دخترش تحت نظر داشته باشد و از روابط پنهان امام با شیعیان اطلاع یابد. دوم آنکه به خیال خام خود امام را به لهو و لعب و فسق و فجور بکشاند! (حاشا و کلّا). سوم آنکه علویان و شیعیان را از اعتراض و قیام بازدارد و چهارم آنکه با این وصلت، زمینه آشتی علویان و عباسیان را فراهم آورد و با افتخار به دامادی آن حضرت برای خود، زمینه‌های تثبیت حکومت خود را فراهم آورد و مهم‌ترین معترض خود را سرکوب کند. او می‌گفت می‌خواهم با این وصلت از پیامبر (ص) و علی (ع) صاحب فرزند شوم! او اندیشه عوامفریبی را در سر می‌پروراند اما بدان موفق نشد؛ چه اینکه بارها ماهیت بنی عباس را آشکار ساخته بود نیز خوشبختانه دختر مأمون فرزنددار نشد! و خلیفه عباسی به اهداف خود نرسید.
امام نیز از این ازدواج اهداف مهمی را دنبال می‌کرد که همه آنها محقق شد که از آنها می‌توان به جلوگیری از سرکوب سران تشیع و علویان و یاران برجسته خود اشاره کرد. نحوه برخورد امام جواد (ع) با مأمون و فتنه او می‌تواند درس‌های مهمی برای شیعیان داشته باشد؛ از جمله اینکه سپاه نفاق همواره به دنبال عوامفریبی و شبیه ساختن حق و باطل ـ به گونه‌ای که شناخته نشوند ـ خواهد بود تا به اهداف شوم خود نایل آید.
سرانجام آن امام همام در سن 25 سالگی و در واپسین روزهای ماه ذیقعده و در سال 220 هجری قمری با فتنه معتصم عباسی با زهری که همسرش ـ ام فضل ـ به او خورانده بود،‌ به شهادت رسید. راهش پر رهرو باد.